مکالمات رایج انگلیسی در رستوران

انگلیسی در رستوران
زمانی که به یک کشور انگلیسی زبان مسافرت می کنید و به قصد خوردن یک وعده غذایی به رستوران را دارید، باید نسبت به اصطلاحات رایج انگلیسی در رستوران تسلط کافی داشته باشید تا بتوانید با متصدی صحبت کنید، منظور خود را بیان کنید، غذای مورد نظر را سفارش دهید و هزینه را حساب کنید. به همین جهت تعدادی از کلمات، جملات و عبارات پرکاربرد در این زمینه را به شما آموزش میدهیم تا در این زمینه نیز اطلاع کافی داشته باشید.
1- زمانیکه به دنبال رستوران خوب هستید..

1- نظرت چیه برای شام به همبرگر فروشی جدید برویم.

How about going to the new hamburger place for dinner?

2- بیا یک غذای مختصری بخوریم.

Let’s have a snack/ a bite.

3- اگر قبل از ناهار زیاد هله هوله بخوری، اشتهایت کور میشه.

If you eat a lot of junk food before lunch, you spoil your appetite.

4- می توانی یک رستوران با کلاس بهم معرفی کنی؟

Can you put me onto a high-class restaurant?

5- دنبال یک رستوران ویژه غذاهای هندی میگردم.

I am looking for a restaurant specializing in Indian foods.

6- این نزدیکی ها دارند یک رستوران چینی راه می اندازند.

There’s a Chinese restaurant opening up nearby.

7- این رستوران کمی برای من گران است.

This restaurant is a bit pricey / expensive for me.

انتخاب رستوران به انگلیسی

8- سابق این رستوران مورد علاقه من بود، ولی کیفیت غذاهایش اخیراً پایین آمده است.

This used to be my favorite restaurant, but the standard of cooking has fallen off recently.

9- من غذاهای ایرانی را به خارجی ترجیح می دهم. شما چی؟

I prefer Iranian foods to foreign foods. How about you?

10- دارم از گرسنگی می میرم. دیگه وقت شام است.

I am starving/ starved. It’s time for dinner.

11- امروز صبح صبحانه مفصلی خوردم و به همین خاطر آنقدرها گرسنه نیستم.

I had a big breakfast this morning, so I am that hungry.

12- شنیدم سوپ مرغ/ خورش مرغ اینجا خیلی خوشمزه است.

I hear the chicken soup/chicken stew here is very delicious.

13- بیا بریم داخل یک خوراک جوجه سفارش بدیم. بریم؟

Let’s go in and order a chicken dish, shall we?

14- باشه،ولی مهمون من.

Ok, but it’s my treat.

15- اما هفته قبل هم تو ناهار را حساب کردی!

But you treated me to lunch last week, too!

16- می خواهی دُنگی حساب کنیم؟(هر کس پول خودش را حساب کنه)

How about going Dutch?

Meanings

Words

Meanings

Words

پیش‌غذا appetizer غذای رستوران که قیمت جداگانه دارد à la carte
نوشیدنی beverage مغز پخت به اندازه کافی a point (French, pronunciation: /pwah)
صندلی کودک booster seat در آب جوش فرو کردن (به منظور سفید کردن یا پوست کندن و غیره) blanch
ریز ریز شده chopped غذا شامل برش های کوچک نان (سرخ شده در روغن) breaded
سرخ شده با روغن زیاد deep fried شکایت کردن

(make a) complaint

تزئین غذا / تزئین کردن garnish کف

froth

برش لیمو lemon wedge پارچ

jug/ pitcher

گوشت چرخ کرده minced گوشت بریده شده به شکل گرد یا بیضی (به ویژه گوشت گاو یا گوساله)

medallion

سرخ کردن در ماهیتابه با روغن کم pan fry با یخ (نوشیدنی)

on the rocks

گوشت سرخ شده در دیگ pot-roast آب پز کردن

poach

تفت دادن در روغن یا کره sauté ساده plain
چاشنی / ادویه season خوش طعم / خوش مزه savory
گوشت به سیخ کشیدن و کبابی کردن spit-roast خوراک جانبی / مخلفات side dish
خورشت stew بخارپز کردن steam
پرشده (از ماده‌ای) / شکم‌پر (غذا) stuffed نی (برای نوشیدن) straw
چاشنی که روی یک غذا قرار می ریزند (به عنوان مثال، قارچ و ژامبون روی پیتزا) topping آب شیر / آب لوله کشی tap water

 

2- زمانی که وارد رستوران میشوید..

میشه یک میز 2 نفره به ما بدهید؟

Could we have a table for two, please?

قربان، چی سفارش می دهید؟

What would you like to order, sir?

 صورت غذا لطفاً.

Could I see the menu?

ترجیح می دهم پیش غذا سوپ بخورم

I prefer to have soup as a starter/an appetizer.

برای غذای اصلی چی میل دارید؟

What would you like for the main course?

نظرت چیه غذای دریایی سفارش بدیم؟

How about ordering seafood?

من ماهی دودی/ماهی آزاد شور دوست دارم.

I like smoked fish/pickled salmon.

لطفا یک لیوان آب پرتقال، دو تا تخم مرغ نیمرو و کمی نان تست بیاورید.

I’d like a glass of orange juice, two fried eggs and some toast, please.

می خوام غذای آب پز سفارش بدم،آخه سرمای بدی خوردم.

I would like to order boiled food because I have a bad cold.

من تخم مرغ آب پز می خورم.

I would like boiled eggs.

سفارش غذا در رستوران انگلیسی

عسلی یا سفت؟

Soft-boiled or hard-boiled?

من نیمرو می خورم.

I would like fried eggs.

خاگینه(هم بزنیم) یا نیمرو(زرده و سفیده مخلوط نشود)؟

Scrambled or sunny-side up?

اگر نظر مرا بپرسی، هیچ چیز خوشمزه تر از جوجه کباب شده (روی آتش کباب پز یا آتش مستقیم) نیست.

If you ask me, nothing is more delicious than barbecued chicken.

من جوجه سرخ شده را ترجیح می دهم.

I prefer fried chicken.

جوجه کباب شده (داخل فر یا روی آتش) فوق العاده خوشمزه است.

Roast chicken is absolutely delicious.

من یک پیتزا/ چیز برگر و یک ظرف سیب زمینی سرخ کرده می خواهم.

I would like a pizza / cheeseburger and order of French fries.

ترجیح می دهم، استیک، کباب یا یک چیزی تو این مایه ها سفارش بدهم.

I prefer to order a steak, kebab or something.

غذای مورد علاقه ام کباب/ مرغ سرخ کرده است.

My favorite food is kebab/fried chicken.

کباب تون چطوری باشد؟

How would you like your kebab?

دوست دارم کبابم نیم پز / معمولی/ کاملاً پخته باشد.

I would like it rare/medium/well-done.

نوشیدنی چی میل دارید؟

What would you like to drink?

نوشابه غیر الکلی دارید؟

Do you have soft drinks?

نوشابه رژیمی چطور؟

How about diet drinks?

لطف کنید یک نوشابه اضافه هم برای من بیاورید.

Please bring me an extra coke, too?

لطفاً برای من یک نوشابه قوطی ای بیاورید.

Please bring me a can of coke.

میشه لطفاً یک لیوان شیر موز برایم بیاورید؟

Could you please bring me a glass of banana milk shake?

لطفاً یک تکه یخ در آن بیاندازید.

Please put an ice cube in it.انگلیسی صحبت کردن در رستوران

من ترجیح می دهم نوشیدنی ها را را نی بنوشم.

I prefer to suck drinks through a straw.

این نوشابه گازش رفته است.

This coke is completely flat.

در یک روز داغ مثل امروز، یک نوشیدنی خنک خیلی می چسبد.

A cool drink is welcome on a hot day like today.

از تشنگی دارم هلاک میشم.

I am dying of thirst.

فکر می کنم بهتر است یک لیوان آب معدنی سفارش بدی. زود عطش را رفع می کند.

I think you had better order a glass of mineral water. It quenches your thirst fast.

این هم شربت پرتقال شما.

Here is your orangeade, sir.

مواظب باشید روی لباس تون نریزه.

Be careful not to spill it on your clothes.

دسر چی دارید؟

What dessert do you have for?

سفارش غذا در رستوران

سبزیجات/ خیار شور/ قارچ هم دارید؟

Do you have vegetables/pickles/mushrooms, too?

ممنون، چیز دیگه ای نمی خواهیم.

Thank you, we don’t anything else.

آیا این غذا ادویه ، فلفل، زنجبیل، دارچین، جعفری ، ریحان دارد؟

Does this food have any spice/pepper/ginger/cinnamon parsley/basil?

بوی این غذا اشتهای آدم را باز می کنه.

The smell of this food is appetizing.

این ماست اسانس مصنوعی داره.

This yoghurt has artificial flavoring.

به به، این غذا واقعاً خوشمزه است.

Yum! This food tastes really delicious.

اصطلاحات مربوط به رستوران در انگلیسی

اَه، این غذا بد مزه است.

Oh yuck! This food tastes awful.

این نوع غذا چرب و پر حجم است.

This kind of food is fatty and filling.

من به ندرت غذاهای پر نشاسته/ سنگین /چرب سفارش می دهم.

I seldom order starchy/heavy/greasy food.

نمی دونستم رژیم داری!

I did not know you were on diet!

دیگه نمی خواهم بیشتر از این وزنم اضافه بشه.

I don’t want to put on weight anymore.

تو باید کمتر غذاهای نشاسته ای بخوری.

You should cut on starchy foods.

میشه این قاشق ها را عوض کنید؟ آخه کثیف هستند.

Would you please change these spoons? They’re dirty.

این سیب زمینی های سرخ شده خیلی شور است

These French fries are too salty.

این کیک بیش از حد شیرین است.

This cake is too sweet.

این غذای هندی بیش از حد تند است.

This Indian food is too hot.

این چای خیلی پر رنگ است. لطفاً کم رنگش کنید.

This tea is too strong. Please make it weak.

این نان بیات است. لطفاً کم رنگش کنید.

This bread is stale. Please bring me some fresh bread.

این سس گوجه فرنگی/ مربا تاریخ مصرفش گذشته است.

This ketchup/jam is past its sell-b date/expiration date.

 من که سیر شدم. تو چی؟

I have had enough./ I am full. How about you?

من؟ من اینقدر گرسنه ام که یک گاو درسته را می خورم.

Me? I’m so hungry I could eat a horse!

این همبرگر را هم امتحان کن.

Try this hamburger, too.

نه ممنون، دیگه جا ندارم.

No, thanks; I just can’t eat more.

نوشابه ات را تمام کن. باید بریم.

Drink your coke up. We’ve got to go.

حساب کردن هزینه رستوران

من صورتحساب را پرداخت می کنم.

I am going to pay the bill/check.

ما با هم قرار گذاشتیم! قرار شد دنگی باشه.

We had a pact! We were supposed to go halves/Dutch.

گارسون، لطف کنید صورتحساب را بیاورید.

Waiter, would you please bring the bill/check?

به گارسون انعام بدهم؟

Shall I tip the waiter?

من دیگر به آن رستوران نمی روم. سرویس آنجا افتضاح بود.

I am not going to that restaurant anymore: the service was terrible.

امیدواریم که به خوبی با اصطلاحات رایج انگلیسی در رستوران آشنا شده باشید و بتوانید هنگام سفارش انواع غذا، بیان درخواستتان به متصدی و گارسون و حسابکردن هزینه از این اصطلاحات رایج استفاده کنید. در صورت تمایل میتوانید سایر مقالات ما را در رابطه با اصطلاحات رایج در زبان انگلیسی مطالعه کنید:

 

ترجمه دورچین غذا به انگلیسی؟

Side items or sides

گارنیش (garnish) غذا به چه معناست؟

گارنیش به معنای تزئین کردن غذاست ( مثلا تزئین کردن خوراک با قرار دادن سبزی در کنار بشقاب)

ترجمه پیش غذا به انگلیسی؟

appetizer

0 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

می خواهید در گفت و گو شرکت کنید؟
خیالتان راحت باشد :)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *